پائیز

مشخصات بلاگ
طبقه بندی موضوعی

کودک و خدا

پنجشنبه, ۲ دی ۱۳۸۹، ۰۲:۴۰ ب.ظ
کودک منتظر بود که به دنیا بیاید.
‫کودک از خدا پرسید:« پس کی من را به دنیا می فرستید؟»
‫خدا گفت:« صبر داشته باش...»
‫کودک بی صبرانه منتظر بود موجودی را که خدا می گفت مادر اوست ببیند.
‫پس، از خدا پرسید:« مادر چه موجودی است؟»
‫خدا گفت:« مادر مهربان ترین مهربانان است»
‫کودک گفت:« مهربان یعنی چه؟»
‫خدا پاسخ داد:« مهربان یعنی کسی که از شیره ی جانش به تو می خوراند»
‫کودک پرسید:« خدایا... من باید او را دوست داشته باشم؟»
‫خدا گفت:« برتر از دوست داشتن... تو باید بعد از من او را بپرستی»
‫کودک گفت:« خدایا... پس خواهش می کنم مرا زودتر به دنیا بفرست»
‫سپس با خودش فکر کرد:« یعنی مادر چه موجودی می تواند باشد که خدا این قدر احترام قایل است و می گوید بعد از خدا باید او را بپرستم؟»
‫کودک حسابی کلافه شده بود. حرف های خدا او را برای دیدن مادر کنجکاو کرده بود... زمان زیادی گذشت، اما خدا کودک را به دنیا نفرستاد.
‫کودک عصبانی شد و گفت:« خدایا... پس کی می خواهید من را به دنیا بفرستید؟»
‫خدا پاسخ داد:« گفتم که... صبر داشته باش. تو دیرتر به دنیا می روی»
‫کودک نگاهی به کودکان دیگر انداخت که پشت سر هم به طرف دنیا می رفتند.
‫کودک عصبانی تر پرسید:« چرا من باید دیرتر به دنیا بروم؟»
‫خدا گفت:« چون ورود تو به دنیا با ورود دیگر کودکان فرق دارد»
‫کودک پرسید:« ورود من چه فرقی دارد؟»
‫خدا گفت:« صبر داشته باش... خودت می فهمی»
‫کودک بغض کرد. خدا از بغض کودک ناراحت شد و گفت:« تو را دیرتر از بقیه می فرستم تا معنی صبر را بفهمی»
‫بغض کودک ترکید و شروع به گریه کرد.با گریه به خدا گفت:« اما من تا همین الآن هم خیلی صبر کردم.»
‫خدا پاسخ داد:« بیش تر باید صبر کنی... چون ورود تو به دنیا با صبر امکان پذیر است... تو باید صبور باشی کودکم.»
‫کودک معنی این حرف خدا را نفهمید. اما باز هم صبر کرد. مدتی گذشت و در این مدت کودکان زیادی به دنیا رفتند دیگر حسابی کلافه شده بود که خدا به او گفت:« اینک نوبت تو است... می توانی به دنیا بروی... برو و صبور باش»
‫کودک باز هم منظور خدا را نفهمید... مشتاقانه به سوی دنیا دوید...
‫خوشحال بود که بالاخره می تواند موجود مادر را ببیند...
‫اما خدا او را با صبر آشنا کرده بود، چون با به دنیا آمدن او ، مادرش از دنیا می رفت.
  • پائیـــز

نظرات  (۵)

عالی بود خیلی خوشم اومد
تکان دهنده بود
خیلی قشنگ بود
سلام.
افتخار آشنایی با شما رو دارم؟
سلام
خیلی قشنگ بود